تشکیل فراکسیون مناطق ترک در یک نگاه

 
 یونس شاملی
خبرگزاری ایسنا چندی پیش از تشکیل "فراکسیون نمایندگان مناطق ترک نشین" با حضور 100 نماینده ترک مجلس ملی خبر داد. در این خبر مسعود پزشکیان به عنوان رئیس فراکسیون و زهرا ساعی به عنوان سخنگوی این فدراسیون قید شده است. تشکیل این فراکسیون، علی رغم اینکه پیش از این فراکسیونهای دیگری نیز در مجلس ایران شکل گرفته است، جنجال خبری بیشتری را بویژه در خارج از ایران به همراه داشت. مدیای دولتی ایران و عموما مطبوعات داخلی برخورد محتاطانه ایی با تشکیل این فراکسیون داشته اند. 
 
تشکیل فراکسیون نمایندگان ترک در مجلس قانون گذاری ایران، یک رویکرد تازه به مسئله اتنیکی و بویژه مسئله ترک در ایران است. آما آشکارا میتوان دو سویه گی این اقدام نمایندگان ترک وفادار  به جمهوری اسلامی را نیز مشاهده کرد. یک روی سکه تشکیل فراکسیون نمایندگان ترک در مجلس، وجود و حضور یک جنبش فراگیر ملی دمکراتیک در میان خلق ترک و اعتراضات عمومی است که این جنبش موفق به انجام آن شد. اما این جنبش با تمامی گستردگی اش در میان قشرهای مختلف جامعه ترک در آذربایجان و بخش های دیگر ایران، نتوانسته تشکل های لازم  و یا هژمونی سیاسی خود را آنگونه که باید و شاید شکل دهد.

خلاء هژمونی مستقل جنبش ملی دمکراتیک خلق ترک ساکن در ایران از سویی و دامنه وسعت و گسترش آن جنبش از سوی دیگر، مداخله عناصر ترک وفادار به نظام حاکم را برای پر کردن آن خلاء به میدان کشانده است. اما این تمامی ماجرا نیست. چرا که فعل و انفعالات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در ایران پیش بینی حوادث آتی در این کشور را تقریبا غیرممکن میکند. از سوی دیگر شکل قانونی دادن به فعالیت های مدنی متعلق به خلق ترک از سوی نظام حاکم میتواند کاتالیزاتوری برای جلوگیری از لغزش آن جنبش بسوی رادیکالیسم نیز باشد.

 تشکیل فراکسیون ترک در مجلس ایران البته حاشیه ها و ملاحظات دیگری را نیز با خود به میدان میکشد و چشم انداز جنبش مطالباتی خلق ترک در ایران را در مقابل آزمایشهایی جدی قرار میدهد. به عبارت دیگر گسترش جنبش خلق ترک از سویی و تشکیل فراکسیون نمایندگان ترک در مجلس ایران از سوی دیگر به گونه ایی لازم و ملزوم همدیگرند. چرا که تشکیل چنین فراکسیونی در واقع پاسخ به نیازهای آن جنبشی است که در پی مطالبات حقوق اتنیکی خود است.

 

جنبه های مثبت تشکیل فراکسیون مناطق ترک؛

یک- رسمیت دادن به وجود "خلق ترک" و "مناطق ترکی" در بالاترین سطوح سیاسی کشور یعنی مجلس ملی ایران. این رسمیت را از عنوان فراکسیون و نمایندگان ترک شرکت کننده در آن و اهدافی که فراکسیون برای تحقق آنها تلاش خواهد کرد میتوان دریافت. به نظر میرسد اجرای اصل 15 قانون اساسی، یعنی تدریس به زبان ترکی یکی از هدفهای این فراکسیون بوده باشد.

دو- حضور 100 نماینده ترک در این فراکسیون، یعنی حضور بیش از یک سوم نمایندگان مجلس شورای اسلامی ایران، رقم بسیار چشمگیریست. دقیقا مشخص نیست که آیا تمامی نمایندگان ترک مجلس در این فراکسیون شرکت کرده اند و یا اینکه تعدادی، به هر دلیل، از مشارکت در این فراکسیون اجتناب کرده اند. در هر صورت تعداد بیش از یک سوم نمایندگان مجلس در این فراکسیون، نشانی جدی از حضور قوی ترک ها در این مجلس است. این فراکسیون بویژه در خصوص منافع مناطق ترک میتواند با قدرت بیشتری عمل کند و حتی از سوی دیگر ارگانها دولتی نیز جدی تلقی گردد.

سه- حضور نمایندگان ترک از تمامی مناطق ایران در این فراکسیون خود جنبه مثبت دیگر در تشکیل این فراکسیون بشمار میرود. به بیانی دیگر فعالیت این فراکسیون در آینده میتواند در شکل گیری ذهنیت خلق ترک برای خود شناسی تاثیر بگذارد و حتی آرای مردم ترک را در جهت  منافع و پیشرفت منافع خلق ترک و مناطق ترکی در تمامی نقاط ایران سازمان دهد.

چهار- استفاده از عنوان درست "ترک" بجای مفاهیم مغشوشی چون "آذری" یکی دیگر از جنبه های مثبت تشکیل این فراکسیون به شمار میرود. البته شایان ذکر است که استفاده ازمفهوم " مناطق ترک" میتواند این ذهنیت را دامن بزند که گویا ترکها تنها آذربایجان شرقی و غربی و یا اردبیل و زنجان و... زندگی میکنند. این در حالیست که تمامی شهروندان ترک در هر شهر و روستایی خارج از مناطق ترک نیز میتوانند و بایست آرایشان در جهت تامین منافع و پیشرفت این خلق در ایران بکار گرفته شود.

 

نهایت اینکه بایستی از بزرگنمایی های غیرلازم در خصوص این فراکسیون باید اجتناب کرد و حرکات و سکنات این فراکسیون را با دقت مورد کند و کاو قرار داد. چرا که اعضای این فراکسیون اگر چه از نظر اتنیکی ترک هستند، اما نباید فراموش کرد که اعضای این فراکسیون نمایندگان منتخب و وفادار جمهوری اسلامی نیز می باشند. این وفاداری به نظام حاکم از سویی و سیاست دولت جمهوری اسلامی در تخاصم با منافع خلق ترک، آن تناقضی است که باید مورد دقت و توجه فعالین و پیشروان جنبش ملی دمکراتیک خلق ترک در آذربایجان جنوبی و ایران باشد.

نوامبر 20126

 

دو پرسش و پاسخ مناسب درباره این مقاله:

پرسش یک از: اقای سیاوش فرجی:
این حضرات در واقع می خواهند بگویند که ما متوجه کمبودها هستیم و خود ما آنان را بیان می کنیم و در داخل نظام مشکلات را بر طرف می کنیم .اینها دارند زرنگی می کنند .همون کاری که جبهه متعهد اصلا طلبان کردستان کرد

 

پاسخ من:

جناب سیاوش فرجی، با حرفهایتان موافقم و در متن نوشته نیز به این مورد اشاره کرده ام. اما مسائل اجتماعی و یا سیاسی را نباید و نمیتوان یک بعدی دید. ابعاد دیگری در این میان و از زاویه نگاه به مسئله ملی در ایران وجود دارد که این فراکسیون خواه ناخواه ا نعکاسی از آن نیز هست. 

اساسا تحلیل یکجانبه از حوادث اجتماعی و یا سیاسی به همان دلیل یکجانبه بودنش، یعنی دیدن تنها یک بعد از آن تحلیل دقیقی نمیتواند باشد. برخورد ضدی با پدیده ها نیز نتیجه یک نوع یکجانبه نگریست، اما دیالکتیک در مناسبات اجتماعی جنبه تقابل تضادها و تاثیر چندجانبه آن را مدنظر دارد. به همین جهت من کوتاه در این نوشته به جنبه دیگر این رویداد، یعنی تشکیل فراکسیون ترک اشاره کرده ام. 

حتی با این نظر نیز فاصله دارم که "جبهه متحد اصطلاح طبان کرد" توانسته باشد مبارزه ملی مردم کرد را به نفع حاکمیت ورق زده باشد. علت این ناکامی در وجود هژمونی مستقل در جنبش سیاسی کردستان است. وجود حرکتهایی چون "جبهه متحد..." و یا "فراکسیون ترک" خواه ناخواه میتواند تخم چند فرهنگی را در فرهنگ سیاسی حاکم و حتی رفتار حاکمیت با مسئله کرد و یا ترک ایجاد نماید، این در حالیست که صدسال اخیر در ایران فرهنگ سیاسی چهارنعل با تک فرهنگی به جامعه واقعا چند فرهنگی تاخته و بحران نهفته ایی را در این کشور شکل داده است. به نظرم تا دیر نشده بایستی به تقابل با این فرهنگ پرداخت و مناسبات دوستانه و برادرانه ملیتها را تقویت کرد و بذر صلح و اتحاد را در میان خلق های ساکن ایران کاشت.

 

پرسش یا فکر دوم از: خانم مهرگان ملکی

من در خانواده ای متولد شده ام که کرد هورامی هستند. اما در شهری بزرگ شده ام که بهترین رفقایم ترک ها، یزدی ها، اصفهانی ها، لرها، گلیک ها، افغان ها بوده اند. نامزدم گیلک است. خیلی از دوستانم در همین کرج وتهران ترک هستند. در دانشگاه کلی رفیق افغان دارم. هیچ مشکلی هم با هیچ کدام از این ها نداشتم وندارم که بخواهم هویت خودم را در مقابل این ها تعریف کنم. 
از مجلس شورای اسلامی و نمایندگان عزیز هم نمی خواهم برای من فراکسیون فلان و فلان را تشکیل دهند. اگر راست می گویند فراکسیون مبارزه با فساد اقتصادی تشکیل دهند. فراکسیون رونق اشتغال تشکیل دهند. بگذارند فراکسیون لیبرال ها و سوسیالیست ها در مجلس شکل بگیرد. نه این که مثل دوران ملوک الطوایفی بخواهند ایران را تکه تکه کنند. هر تکه را هم بدهند به یک فرمانده سپاه سابق!
من هیچ گرایش ناسیونالیستی در زندگی ام نداشته ام. هیچ وقت هم از دید ایدئولوژیک به این موضوع نگاه نکرده ام. اما از یک دید واقع نگرانه و خیلی ساده می شود فهمید قومی کردن سیاست در ایران فقط فاجعه آفرین است. سرنوشت یوگسلاوی و عراق و سوریه جلوی چشم ماست. از طرف دیگر دقت کنید چه کسانی الان سردمدار قومیت گرایی در ایران شده اند. همان هایی که روزگاری از "اسلام" برای کاسبی خود سو استفاده می کردند. همان نظامیانی که روزگاری به نام اسلام سواستفاده های کلان اقتصادی کردند. الان فهمیده اند که دیگر گفتمان اسلامی برای فریب دادن مردم کافی نیست. رو به سوی قوم گرایی آورده اند. همین افراد با سو استفاده از قوم گرایی می خواهند فردا روز که تحولات جدی در ایران رخ داد ایران را تکه تکه کنند هر کدامشان یک تکه از این سرزمین را در دست بگیرند و بچاپند! 
یک لحظه هم نمی توان تصور کرد که قاضی پور و عزیز اکبریان و چند نماینده از فیلتر شورای نگهبان رد شده در شهر های کردنشین و فلان فلان. به فکر منافع توده های محروم هستند. این ها فقط از الان می خواهند آدرس اشتباهی بدهند. دعوای قومی راه بیاندازند تا خود از ان آب گل آلود ماهی های درشت تری صید کنند. فریب این بازی کثیف را نباید خورد .
از صفحه : فواد شمس

 

پاسخ من:

خانم مهرگان ملکی
نوشته آقای فواد شمس از نیت پاک ایشان و روحیه عدالتخواهانه ایشان ریشه میگیرد و حتی جنبه های از واقعیت های موجود در جامعه را در خود جای میدهد. اما اشکال کار آقای شمس تحریر مطلب از یک منظر احساسی، آرمانخواهانه و تنزه طلبانه است. تکیه صرف به این فاکتورها در نوشته مانع از رفتن به اعماق مسئله و گشودن راهی برای برون رفت از یک بحران است. حتی اگر جمهوری اسلامی " فراکسیون مبارزه با فساد یا فراکسیون رونق اشتغال و..." را هم ایجاد کند، قابل تحلیل است. ایجاد فراکسیون مبارزه با فساد در جمهوری اسلامی نیز با همان مئتود "فراکسیون ترک" در مجلس بایستی مورد نقد و بررسی قرار گیرد. 

به نظرم یک تحلیل پراگماتیستی از سیاست نمیتواند و نباید از کانال تکیه احساسی به عدالت اجتماعی بگذرند. حوادث ناهنجار در یوگسلاوی و عراق و حتی سوریه تنها با تاکید بر تفاوت اتنیکی خلقها در این کشورها قابل تحلیل نیست و بررسی آن حوادث در حوصله این کامئنت هم نیست. هر تحلیلی از این نوع یکجانبه نگری تحلیل گر را نشان میدهد. گرایش چپ سوسیالیستی بعد از تجربه های بسیار تلخ در کشورها واقعا موجود سوسیالیستی، نمیتواند و نباید ذهنیت چپ امروزی را به نگاهی صرفا تنزه طلبانه و رومانتیسم عدالت خواهانه آلوده کند!

اگر بپذیریم که حقوق اتنیکی آن چیزیست که نمیتوان آن را انکار کرد و یا نادیده گرفت. برعکس این رفتار، یعنی نادیده انگاشتن فاکتور هویت اتنیکی میتواند زمینه بحران های بسیار جدی را در جامعه ایجاد کند. اما شناسایی و به رسمیت شناختن واقعیت اتنیکی جامعه زمینه های گشایش در جامعه، زمینه های همبستگی و احترام متقابل را دامن میزند، در صورتیکه حذف و یا نادیده انگاشتن آن تاریخا زمینه های تحقیر و واکنش را در جامعه بوجود می آورد. لذا مبارزه برای گشایش فکری و فرهنگی در زمینه حقوق اتنیکی نه تنها در راستای تکه تکه کردن جامعه نیست، بلکه برعکس ریسمانیست که میتواند تمامی خلقها را با نگاه انسان دوستانه و صلح طبانه به هم پیوند زند. 

فراکسیون ترک، اگر چه میتوان آن را بازی خواند، اما نمیتوان تاثیر این بازی را در مناسبات اجتماعی را نادیده انگاشت. حقوق اتنیکی یکی از مسائل بغرنج جامعه ایران است، با شعار دادن نمیتوان بسوی حل آن گام برداشت. حتی میتوانم اذعان کنم که رفتار احساسی و شعاری با مسئله حقوق اتنیکی در جامعه به ایجاد شبهه بیشتر و بهره برداری نظام حاکم از این شبهه کمک میکند.




Namn:
Kom ihåg mig?

E-postadress: (publiceras ej)

URL/Bloggadress:

Kommentar:

RSS 2.0