عمومیت یافتن یک فکر سیاسی لزوما به معنی تحقق آن نیست

 یونس شاملی
چند روز پیش آفیش برنامه تلویزیونی آقای انصافعلی هدایت را در شبکه های اجتماعی مشاهده کردم که عنوانش برایم بسیار عجیب بود و در واقع آقای هدایت از شرکت کنندگان در برنامه تلویزیونی شان میخواستند که به این پرسش پاسخ دهند که "مسئولیت تجزیه ایران بر عهده کدام گروه ها و اندیشه هاست؟" در عجب شدم از اینکه گویا ایران در حال تجزیه است و آقای هدایت در برنامه تلویزیونی اش به دنبال یافتن مسئولین تجزیه ایران است!
بر همین اساس یاداشت کوتاهی برای ایشان نوشتم:

"تجزيه شدن إيران موضوعيت ندارد. أين فقط تصور بخشى از فعالين إفراط گراى تورك در آزربايجان جنوبى است. تصورى كه آنها را از فعاليت هاى واقعى سياسى دور نگه ميدارد و تاثيرگذارى آنها را در عرصه سياسى به صفر ميرساند. فعاليت سياسى بر اساس خيالات نتيجه اش منفى است، چون افكار عمومى جامعه تورك و در مجموع جامعه ايران را مغشوش ميكند و تمركز جامعه بر روى مسائل اساسى را مخدوش ميكند...".

آقای انصافعلی هدایت به یاداشت من چنین جواب دادند:

دوست گرامی؛ جناب یونس شاملی
چطور و با کدام اسناد و مدارک به چنین قطعیتی رسیده اید؟ که فکر و رفتار تجزیه گرایانه، در میان ملل ساکن در ایران وجود ندارد و تنها (تنهای تنها در میان بخشب از افراط گرایان تورک) وجود دارد؟
عرب ها؟
بلوچ ها؟
کردها؟
تورکمنان؟
لورها؟
پانفارس هایی که در این یک صد سال، با سیاست های نژادپرستانه خود، تخم نفرت و کین و در نتیجه تجزیه ایران را در این سرزمین ها و در میان ملل همسایه، کاشته اند؟

بر خلاف دیدگاه حضرتعالی، این که خود رژیم و اپوزیسیون خارج نشینش آن هم از فکر تجزیه ایران و از وجود تجزیه طلبان سخن می گویند و آن ها را موجود فی الوجود می دانند و همچنین آنان را به خیانت، مزدوری، و ...  متهم می کنند، دال بر این مدعا است.

از طرف دیگرو یا توجه به شعارهای تورکی، عربی، بلوچی، و ... که در ممالک تحت اشغال ایران سرداده می شود هم معلوم است که بخش های بسیار مهمی از جوامع و ملل غیر فارس در ایران هم به این مسئله می اندیشند و در باره آن موضوع گیری می کنند.

معلوم است که شما هم به مسئله "تجزیه و تجزیه طلبی" به عنوان یک موضوع و مسئله مطرح در میان ملل ساکن در آن سرزمین ها می اندیشید. آن را تجزیه و تحلل می کنید. مضار و منافع آن ها را با هم می سنجید. پس برای شما هم یک مسئله و موضوع ذهنی است.

اگر جنین نبود و شما در باره مسئله تجزیه ایران فکر نمی کردید، در باره آن، بطور قاطع موضع گیری نمی کردید.

از طرف دیگر، چهار مهمان محترم برنامه امروز(شنبه 20 جولای 2019)  "دیالوگ"، از چهار ملت در ایران (تورک، فارس، کرد و عرب)، به این سوال پاسخ خواهند داد.

و ما با هم خواهیم دید که روشنفکران و فعالان سیاسی ملل چهارگانه بالا، در باره "تجزیه ایران و مسئولیت آن بر عهده کیست؟" با شما هم نظر خواهند بود یا نه؟

انصافعلی هدایت
تورنتو – کانادا         بیستم (20) جولای 2019

من هم در نقد منطق تحلیلی آقای هدایت یاداشت زیر را برایشان نوشتم:

جناب انصافعلی هدایت
هیچ ملتی و هیچ سیاستی با دادن شعار و تعیین استراتژی استقلال توسط یک یا چند حزب به استقلال دست نمی یابد. تحقق استقلال شرایط و الزاماتی را طلب میکند که خلق تورک در ایران از آن شرایط و الزامات برخوردار نیست. اینکه فاشیست ها در مرکز و یا شونیست ها فارس فعالین سیاسی خلق های غیرفارس را به تجزیه طلبی متهم میکنند به دین خاطر نیست که آنها از تجزیه کشور میهراسند. این اتهامات برای بستن زبان فعالین ملی و تحریک توده های ناخودآگاه علیه آنها و برای سرکوب جنبشها ملی است. برای روشن شدن مطلب نظر شما را به مطالبه استقلال اقلیم کردستان عراق جلب میکنم. اقلیم کردستان عراق صاحب یک دولت دوفاکتو در طول حدود دو دههء اخیراست. یعنی حق دارد و میتواند استقلال را مطالبه کند. همین دولت محلی یعنی دولت اقلیم کردستان عراق با کمک امریکا و در پروسه اشغال عراق توسط آمریکا شکل گرفت. یعنی با حمایت آمریکا این دولت محلی تشکیل شد. اما زمانیکه دولت اقلیم مردم را به پای رفراندوم استقلال کشاند یک شکست فاحش را متحمل شد.

حالا شما در ایران و برای خلق تورک شعار استقلال میدهید و برنامه های تلویزیونی تولید میکنید که عنوانش "مسئولیت تجزیه ایران به عهده کیست؟" است. یعنی گویا تجزیه صورت خواهد گرفت و شما در این برنامه ها به دنبال یافتن مسئول آن هستید؟! شعار استقلال برای آزربایجانی و ایرانی که در آن خلق تورک تا کنون از ابتدایی ترین حقوق خود محروم است و 96 سال است تحت سیطره یک سانسور و بی خبری سیستماتیک زندگی میکند و در سی سال گذشته جنبشی سیاسی در آن جریان دارد اما این جنبش تا کنون حتی نتوانسته هویت ملی تورک را رسمیت ببخشد و حق تحصیل به زبان مادری را احیا کند و سازمان سیاسی قابل اتکای خود را ندارد، چگونه میتواند شعار استقلال بدهد؟ نیروهای بین المللی چنین شعاری را نمی پذیرند و ترکیه و آذربایجان در همسایگی ما مخالف این شعارند، چگونه شما به تحقق چنین شعاری باور پیدا کرده اید؟

دلیل دیگری که برای استقلال خواهی تان آورده اید اینست که "وقتی یک مسئله و فکر عمومیت پیدا می کند، قابل انکار نیست"(پایان نقل قول)

اولا از کجا میدانید که فکراستقلال عمومیت پیدا کرده است؟ آماری دارید؟ که ندارید. حتی بگیریم که تصور شما درست بوده باشد و فکر استقلال در میان مردم ما عمومیت پیدا کرده است. با چه منطقی میتوانید بگویید که با "عمومیت پیدا کردن یک فکر" میتوان به استقلال رسید؟ آیا عمومیت فکر استقلال در اقلیم کردستان عراق بیشتر است یا در آذربایجان جنوبی؟ میدانید که در اقلیم کردستان بعد از چندین سال دولت ملی افکار عمومی استقلال را طلب میکرد. اما نتیجه رفراندوم استقلال یک شکست فاحش برای دولت اقلیم کردستان و زیان بی پایان برای مردم کردستان زد، و استقلال هم تحقق نیافت.

به همین سبب است که گفتم کسانیکه شعار استقلال میدهند در خدمت جنبش سیاسی و ملی مردمشان نیستند. با شعار استقلال خشونت و سرکوب بیشتری را از سوی رژیم متوجه خلق ما میکنند. حتی مردم را با این شعارها میترسانند و مانع از گسترش اندیشه ملی در میان تورکان میشوند. افراط گرایی در واقع همین است. افراط گرایان شعارهای تند و خیالی میدهند و عملا از مردم خود دور میشوند و به سکتاریسم کشیده میشوند. شعار استقلال در شرایط کنونی برای خلق تورک در ایران نیز یک شعار بسیار افراطی و خیالی است.

به برنامه های تلویزیونی شما که نگاه کنیم 99 درصد مهمانانتان را کسانی تشکیل میدهند که استقلال طلب و یا جدایی طلب نیستند. چرا؟ چرا شما تنها با طرفداران فدرالیسم گفتگو میکنید؟ اگر شما استقلال طلب هستید بایستی با کسانی گفتگو کنید که از فکر استقلال و جدایی دفاع میکنند. اما شما چنین کاری نمیکنید؟ علت چیست؟ آیا کسی را که بخواهد حتی با زبان شفاهی از استقلال دفاع کنید پیدا نمیکنید؟ یا اینکه منطق فکری جدایی طلبان را مناسب برنامه های تلویزیونی خود نمی یابید؟

2019-07-21

 
RSS 2.0