نمودهای واپسگرایانه در شعر سیاسی فارسی

 یونس شاملی
نمیدانم شعر سیاسی سیمین دانشور (بعضی ها این شعر را به هادی خرسندی نیز نسبت میدهند) که در پایین آمده در چه تاریخی سروده شده است. اما آشکار است که این شعر در نکوهش حکومت جمهوری اسلامی ایران به تحریر درآمده است. یعنی شعری نیست که از تاریخ اش چندان گذشته باشد.

در آنجا که شعر به نکوهش نظام جمهوری اسلامی می پردازد، کاملا به حق و ضروری است. اما پرسش اینجاست که فرهنگ نکوهش یک حکومت استبدادی و ارتجاعی از نوع جمهوری اسلامی از زبان یک عنصر فرهنگی نیز خود پدیده دیگریست. به بیان دیگر پرسش اساسی در اینجاست که بدانیم سیمین دانشور کدامین ادبیات و کدامین تفکر را بنیاد نکوهش جمهوری اسلامی قرار داده است؟ بنیادهای واپسگرایانه در استفاده از ادبیات نژادپرستانه و یا نمودهایی در ضدیت با حیوانات و فرهنگ تحقیر حیوانات که غیرمدرن بودن تفکر شاعر را برملا میکند. سیمین دانشور حتی بخش های فقیر جامعه و از آن جمله گدایان را به مثابه ابزار تحقیر و اهانت در شعرش مورد استفاده قرار میدهد. و این نشان آشکار نگرش طبقاتی و ضدعدالت سیمین دانشور نسبت به اقشار محروم جامعه است.

در پایین اشاره وار به این نمودها در شعر سیمین دانشور اشاره میکنم:

یک- در طول این شعر کوتاه سه بار گدایان، این قشر درمانده و محروم جامعه را مورد اهانت و تحقیر قرار میدهد.

دو- در مصری اول شعر از "میهن پررونق ما" سخن میگوید! میهنی که خاندان پهلوی در طول 56 سال فقر، سانسور و سرکوب را بر آن مستولی ساختند، به گونه ایی که مردم درعصیان علیه نظام استبدادی سلطنتی به دام استبداد و ارتجاع دینی افتادند.

سه- فرهنگ ضدیت با طبعیت و اهانت به حیوانات در طول این شعر فریادگر غیرمدرن بودن اندیشه شاعر آن است. در جایی از شعر "گاو" و در جایی "بزغاله" و در جایی دیگر "شپش" ابزار اهانت به حاکمیت سیاسی مورد استفاده قرار می گیرد. حیواناتی که هستی و حتی زندگی انسان بدون آنها قابل تصور نیست به مثابه ابزار اهانت و تحقیر شاعر در ابیات شعر سیمین دانشور مورد استفاده قرار گرفته است.

چهار- شهرهای ملیونی و البته شهرهایی که مردم عرب در آن زندگی میکنند، "از سامره و کوفه و بیروت" موضوع تحقیر شاعر درعصرجدید قرار گرفته اند. به بیانی رساتر شاعر رگه های تفکرات نژادپرستانه را در اندیشه ها و شعرهایش با خود به یدک میکشد. این بیت شعر سیمین دانشور که مینویسد:

ﺑﺎ ﭼﺮﮎ ﻭ ﺷﭙﺶ ﻟﺸﮕﺮ ﺟﺮﺍﺭ ﮔﺪﺍیاﻥ
ﺍﺯ ﺳﺎﻣﺮﻩ ﻭ ﮐﻮﻓﻪ ﻭ ﺑﯿﺮﻭﺕ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ

آشکارا تحقیر ملیونها مردم عرب در شهرهای سامره، کوفه و بیروت است و بی تردید با فهم مدرن و حقوق امروزی تفکری نژادپرستانه است.

20190430


شعر سیمين دانشور

ﯾﮏ ﻣﺸﺖ ﮔﺪﺍ زاده ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ

ﺩﺭ ﻣﯿﻬﻦ ﭘﺮ ﺭﻭﻧﻖ ﻣﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﮔﺰیدند

 

ﺑﺎ ﺭﻭﺿﻪ ﻭ ﺑﺎ ﺭﻭﺯﻩ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﻍ ﭘﺮ ﺍﺯ ﮔـل

ﭼﻮﻥ ﮔﺎﻭ ﺩﻭﯾﺪﻧﺪ ﻭ ﭼﺮﯾﺪﻧﺪ ﻭ ﺧﺰﯾﺪﻧـﺪ

 

ﺑﺎ ﭼﻮﺏ ﻭ ﭼﻤﺎﻕ و ﻗﻤﻪ ﻭ ﺩﺷﻨﻪ ﻭ ﭼﺎﻗﻮ

ﺳﺮﻫﺎ ﺑﺸﮑﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺷﮑﻤﻬﺎ ﺑﺪﺭﯾﺪﻧﺪ

 

ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻨﻄﻖ ﺍﺳﻼﻡ ﻋﺰﯾﺰ ﺍﺳﺖ

ﺍﯾﻨﺎﻥ ﮐﻪ ﺳﯿﻪ ﮐﺎﺭﺗﺮ ﺍﺯ ﺷﻤﺮ ﻭ ﯾﺰﯾﺪﻧـﺪ

 

ﺑﺴﺘﻨﺪ ﺯ ﻧﻔﺮﺕ ﺩﺭ ﺩﺍﻧﺸﮑـﺪﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ

ﺍستاﺩ ﻭ ﻣﺒﺎﺭﺯ ﻫﻤﻪ ﺩﺭ ﺑﻨﺪ ﮐﺸﯿﺪﻧﺪ

 

ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺑﻪ ﺻﺤﻦ ﭼﻤﻦ ﺩﺍﻧﺶ ﻭ ﻓﺮﻫﻨﮓ

ﻫﺮ ﺟﻤﻌﻪ ﭼﻨﺎﻥ ﮔﻠﻪ بزﻏﺎﻟﻪ ﭼﺮﯾﺪﻧـﺪ

 

ﺑﺎ ﭼﺮﮎ ﻭ ﺷﭙﺶ ﻟﺸﮕﺮ ﺟﺮﺍﺭ ﮔﺪﺍیاﻥ

ﺍﺯ ﺳﺎﻣﺮﻩ ﻭ ﮐﻮﻓﻪ ﻭ ﺑﯿﺮﻭﺕ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ

 

ﺭﻭﺯی که ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﻭﻃﻦ ﺩﺭﺻﻒ ﭘﯿﮑﺎﺭ

ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺯﻧﺎﻥ ﺫﺍﺋﻘﻪ ﻣﺮﮒ ﭼﺸﯿﺪﻧﺪ

 

ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺳﺮاﻓراﺷﺘﻪ ﺩﺭﻋﯿﻦ ﻭﻗﺎﺣﺖ

ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩﻩ ﺧﻮﺭﺍﻥ ﻣﺪﻋﯽ ﺧﻮﻥ ﺷﻬﯿﺪﻧﺪ

 

ﺍﯾﻨﮏ ﻫﻤﻪ ﺑﺎ ﻏﺎﺭﺕ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺪﺑﺨﺖ

ﮔﻮﯾﯽ ﺷﺮﻑ ﮔﻤﺸﺪﻩ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﺧﺮﯾﺪﻧﺪ

 

ﺑﺎ ﺯﻭﺭ ﻭ ﺭﯾﺎﮐﺎﺭﯼ ﻭ ﺩﺯﺩﯼ ﻭ ﺗﻘﻠﺐ

ﺑﺮ ﻗﺎﻣﺖ ﺩﯾﻦ ﺟﺎﻣﻪء ﺗﺰﻭﯾﺮ ﺑﺮﯾﺪﻧﺪ

 

ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ ﺷﺎﻥ ﺷﯿﻮﻥ ﻣﺮﮒ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﺪﺍﯾﯽ

ﺍﯾﻦ ﮐﻮﺭﺩﻻﻥ ﺩﺷﻤﻦ ﺷﺎﺩﯼ ﻭ ﺍﻣﯿﺪند

 

ﮐﻮﺗﻪ ﻧﻈﺮﺍﻥ ﻗﺎﺻﺪ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺗﻮﺣﺶ

ﺑﺮ ﺳﻘﻒ ﺟﻬﺎﻥ ﺗﺎﺭ ﺧﺮﺍﻓﺎﺕ ﺗﻨﯿﺪﻧﺪ

 

ﺟﺰﻣﻔﺖﺧﻮﺭﯼ، ﻣﺮﺩﻩ ﺧﻮﺭﯼ، ﻧﻮﺣﻪ ﺳﺮﺍیی

ﻣﺮﺩﻡ ﻫﻨﺮ ﺩﯾگری از شیخ ندیدند

 

لینک شعر:
https://www.cloob.com/u/hossein_shemrooni/126598076



Namn:
Kom ihåg mig?

E-postadress: (publiceras ej)

URL/Bloggadress:

Kommentar:

RSS 2.0