پرسش و پاسخ 1

   یونس شاملی
پاسخ و پرسش


درباره پلاتفرم اتحاد دمکراتیک آذربایجان

پرسش:
آرمان شیرازی

جمهوری فدرال ایران، "موزاییک یا مجمع الجزایر دمکراسی"

تنها برای اندیشیدن و یا گشودن گوشه ای از گفتگویی که آغاز شده است, بد نیست به برخی از مواضع یکی از ده جریان "همبستگی برای آزادی و برابری در ایران" توجه کنیم. بخش زیر که درون ابرو یا آکولاد {} گنجانده شده, بدون دستکاری, از پلاتفورم اتحاد دمکراتیک آذربایجان – بیرلیک (*) استخراج شده است:

{در هزار ساله گذشته (ایران)، عموما تحت حاکمیت دول و امپراتوریهای تورک ... قرار داشته است... افول خاندان ترک قاجار, مداخله قدرتهای امپریالیستی... و عدم موفقیت انقلاب مشروطیت ... به صعود رضا خان به قدرت سیاسی انجامید. (پس از آن) سرکوب خشن خلقها و اعمال سیاست آسیمیلاسیون علیه خلق های غیرفارس به برنامه اصلی دولت ایران تبدیل شد. زبان ترکی ممنوع، خلق ترک انکار، هویت ملی تورک و زبان تورکی به تدریج در مسیر محو و نابودی قرار گرفت ... و در دوره محمدرضا پهلوی دامنهء پیچیده و وسیعتری یافت.


اتحاد دمکراتیک آذربایجان - بیرلیک، تشکیلاتی برآمده از تجربهء چهار دهه پیکار خلق تورک برای رسیدن به "دمکراسی پلورالیستی" در ایران و سه دهه مبارزه برای رهایی ملی خلق ترک از قید استعمار داخلی است.

جمهوری فدرال ایران از اتحاد داوطلبانه خلق های ساکن در ایران (ترک، فارس، کرد، عرب، بلوچ، ترکمن، لر و ترکمن...) و عملا با اتحاد جمهوریهای داخلی برپا شده در مناطق ملی متعلق به ملل ساکن در آن، آتونومی کانتون های محلی و ادارهء ویژهء کلان شهر تهران به عنوان یک شهر چند زبانه تاسیس میگردد.

جمهوری آذربایجان از خودمختاری (آتانومی) کانتون افشار در خراسان و کانتون قشقایی در فارس و کانتون تورکان در استان اصفهان و... حمایت میکند و طرفدار نظام اداری ویژه برای کلان شهر تهران به مثابه کلان شهر عمدتا دو زبانهء ترکی و فارسی است.... حدود جغرافیای جمهوری آذربایجان در ایران سرزمینی است که ملت تورک به طور تاریخی، متراکم، پیوسته و با داشتن اکثریت مطلق و یا نسبی در شهرها و روستاهای آن زندگی می‌کند، است... جمهوری آذربایجان ... دارای قانون اساسی، پرچم، سرود ملی و زبان رسمی (زبان تورکی) خود است. جمهوری آذربایجان امور قانونگذاری، محاکم قضایی، انتظامات، اقتصاد و مالیات و ارتباطات و امور اداری و فرهنگی را در اختیار دارد.}

اگر مطالب بازگو شده در بالا را بدون هیچ گفتگو بپذیریم, پرسشهای پرشماری پدید می آیند که نمونه هایی از آن چنینند:

۱ - روستاهای برخی از شهرهای ایران ترک زبانند. چگونه این روستاها در جمهوری آذربایجان سازمان داده میشوند؟

۲ - شمار زیادی از ترک زبانان با مردم دیگر ایران ازدواج کرده اند. فرزندان این خانواده ها که در سراسر ایران پراکنده اند, شهروندان کدام "ملیت" بشمار می آیند؟

۳ - آیا سه کانتون افشار در خراسان و کانتون قشقایی در فارس و کانتون تورکان در استان اصفهان بخشهایی از جمهوری آذربایجان بشمار می آیند؟

۴ - آیا کلان شهر تهران "به عنوان یک شهر چند زبانه" دارای بخشهای مختص به زبانهای گوناگون خواهد بود؟ . اداره ویژه ی این بخشها چگونه خواهد بود؟

۵ - ارتباط اقتصادی و مالی جمهوری آذربایجان با جمهوری فدرال ایران چگونه خواهد بود؟

 

پاسخ:
یونس شاملی


دمکراتیزه کردن ایران از فدرالیزه کردن آن میگذرد

جناب آرمان شیرازی
بسیار عالی که پرسشهایی که بر ذهنتان سنگینی میکرده اینجا آورده اید. و چه خوب که قبل از اتهام زدنها برای روشن شدن پرسیده اید. این رفتارتان جای قدردانی دارد. و اما درباره پرسشهایتان.

منظورتان از تیتر پرسشهایتان  را خوب نگرفتم. اما درباره پرسشهایتان میتوانم چنین بگویم؛
سوءتفاهم شما از متن پلاتفرم اتحاد دمکراتیک آذربایجان که گویا هر روستایی و یا هر کانتونی که جمعیت تورک دارد و یا "تهران بزرگ" در  جمهوری داخلی آذربایجان سازماندهی میشود، به تعداد پرسش های شما افزوده است. سازماندهی کانتونهای تورک در منطقه فارس/فارسستان (سه کانتون برشمرده) توسط جمهوری داخلی آذربایجان سازماندهی نمیشود. همچنانکه خودتان از پلاتفوم نقل کرده اید جمهوری داخلی آذربایجان از "خودمختاری/آتانومی" کانتون های تورک "حمایت" میکند. در پلاتفرم نیامده است که جمهوری آذربایجان کانتونهای تورک در مناطق مختلف ایران را سازماندهی میکند! بنابراین اتحاد دمکراتیک آذربایجان خواهان آتانومی کانتون های تورک در جمهوری داخلی فارس است و از آنها حمایت میکند.

بخش قابل توجهی از شهروندان تورک و فارس با هم ازدواج کرده و خانواده تشکیل داده اند. بزرگترین بخش این جمعیت درتهران زندگی میکنند. اما این به معنی برتری این اتنیسیتیت/ زبان به آن دیگری نیست. به نظرم این یک ویژگی مثبت در مناسبات انسانی جامعه تورک با جامعه فارس در ایران است. این ویژگی مثبت با حقوق برابر اتنیکی/زبانی و احترام متقابل انسانی قابل تعمیق نیز هست. ازدواجهای این چنینی مناسبات اجتماعی را صمیمی تر، روابط اجتماعی در جوامع مولتی اتنیک را قوی تر میکند. اما اینکه این خانواده ها فرزندانشان را برای تحصیل به کدامین زبان تشویق میکنند و یا ممکن است بخواهند که فرزندانشان هر دو زبان را از همان روزهای تولد بیاموزند و تحصیل کنند، به تصمیم خانواده ها ربط دارد و لاغیر.

در عین حال بایستی یادآور شوم که تک تک شهروندان تورک درایران، فارغ از اینکه آنها در کدام جمهوری داخلی، کدام شهر و یا روستا زندگی میکنند به مثابه دیاسپورای جمهوری داخلی آذربایجان و دیاسپورای خودمختار کانتونهای تورک محسوب شده و در دمکراتیزاسیون کشور نقش بسیار فعال و برجسته خواهند داشت. دیاسپورای تورک در ایران با انگیزه های بسیار مثبت در انتخاب رئیس جمهور، نمایندگان مجلس فدرال، نمایندگان مجلس جمهوری های داخلی و دیگر فعالیت های اجتماعی، سیاسی و محیط زیستی نقش تاثیرگذاری خواهند داشت.
  
درباره کلان شهر تهران نیز قضیه بسیار روشن است. کلان شهر تهران به دلیل کلانی اش و به دلیل درهم تنیدگی اش و جمعیت کلانش از نظر ما به نظام اداری خاص خود نیاز دارد. دمکراتیزیم حکم میکند که این نظام اداری با توجه با ساخت بافت اتنیکی/زبانی این کلان شهر سازماندهی شود. مثل یک شهر دو و یا چند زبانه. مقصود از اداره کلان شهر تهران داشتن بخش های مختص به زبانهای گوناگون نیست. به رسمیت شناختن زبانها و داشتن استاتوس رسمی برای زبان فارس و تورکی در تهران است. اگر حداقل 60 درصد جمعیت تهران را تورک تشکیل  میدهند، زبان تورکی نباید یکی از زبانهای رسمی کلان شهر تهران باشد؟ ناسیونالیسم مرکز (ناسیونالیسم ایرانی/فارسی) این مطالبه را مردود میداند، اما دمکراتیسم در این قبال حکم اش چیست؟ پاسخ این بخش از پرسش به خود شما جناب شیرازی ارجاع داده میشود.

ارتباط مالی و اقتصادی جمهوری داخلی آذربایجان را با جمهوری فدرال ایران قوانین مصوبه در مجلس سراسری تعیین میکند. این قوانین هر چقدر مشارکتی باشند همانقدر بهتر است. در این خصوص نیز تجارب گرانی در کشورهایی که بصورت فدراتیو اداره میشوند وجود دارد و جای نگرانی زیاد از جهت تجربه در این زمینه نیست.

2019-03-19

RSS 2.0