آموزش به زبان تورکی در مدارس، حقیقت یا باز هم وعده ایی میان تهی، کدامین؟



دولت ایران تا کنون بارها از زبان وزرا و یا مدیران خود وعده آموزش زبان تورکی در مدارس را به مردم داده است. اما هیچ یک از این وعده ها به مرحله اجرا نرسیده است. به بیان دیگر وعده های دولت مردان ایران تا کنون نه برای اجرایی شدن بلکه برای رسیدن به یک مقصودی غیر از آن ابراز شده اند. مثلا کاندیداهای مجلس برای کسب رای چنین وعده هایی داده اند، رئیس جمهوری ها چنین وعده هایی را برای کسب رای بیشتر مردم به زبانشان رانده اند. رئیس جمهوری آخری حسن روحانی وعده فرهنگستان زبان تورکی داد و بعد از اینکه خرش از پل گذشت و انتخاب شد، وعده هایش نیز مالیدند...
ایندفعه نیز رئیس آموزش و پرورش جعفر پاشایی از زبان وزرات مربوطه میگوید «با توجه به این‌که آموزش زبان ترکی همواره مطالبه‌ عمومی مردم بوده است، به همین دلیل تصمیم بر این شد، طرح  آموزش زبان ترکی در مدارس استان اجرا شود.» همین جناب میگوید «استان ما نیز جزو استان‌های دو زبانه بوده و به همین دلیل باید زبان‌های بومی و محلی را تقویت کنیم».

کسی نیست از رئیس آموزش و پرورش آذربایجان شرقی آقای پاشایی بپرسد، اینکه شما میگویید استان آذربایجان شرقی استانی دو زبانه است. زبان تورکی زبان در آذربایجان شرقی احتمالا زبان 99 درصد مرد است. مطلقا غالب آن زبان تورکی است. زبان دوم این استان واقعا کدام است؟  قطعا این مدیر پاسخی برای این پرسش ندارد. عنوان کلیشه ایی "کودکان دو زبانه" در آذربایجان مسخره ترین اصطلاحی استکه نه میتوان منطق آن را توضیح داد و نه منطقی هست که بتواند این اصطلاح استعماری دولت مرکزی و مرکزگرایان را لای آن پیچاند. بعضی از وزرای آموزش و پرورش ایران اما، این دغل، دروغ و فریب آشکار را هموار بر زبان میرانند و اصطلاح استعماری کودکان دوزبانه را در آذربایجان یا دیگر مناطق غیرفارس ایران بر زبان میرانند. به گونه ایی که گویی فرمانی از یک مرکز صادر شده است که مسئولین آموزش و پرورش کودکان غیرفارس را "دو زبانه" بخوانند که گویا این کودکان هم فارس هستند و هم تورک. وگرنه کودک "دو زبانه" در آذربایجان، خوزستان، کردستان، بلوچستان چه معنی دارد؟ آیا مقصد غیر از فریب مردم چیز دیگری میتواند باشد؟ 


نگاهی به محتوای طرح وزارت آموزش و پرورش در خصوص آموزش به زبان تورکی نیز خالی از فایده نیست. اینکه آموزش "زبان تورکی" را عنوان کرده اند جای شکرش باقی است. چون میتوانستند اصطلاح مسخ کننده آموزش زبان آذری را استفاده کنند. مورد بعدی این طرح آموزش 2 ساعتی آن در هفته و 60 ساعت در سال است. یعنی زبان مادری کودکان را که بایستی زیربنای آموزشی کودکان بر اساس آن شکل بگیرد و ادامه یابد، میخواهند تنها دو ساعت در هفته تدریس کنند، اما زبان بیگانه با زبان کودکان را، یعنی زبان فارسی را هر روز به ذهن کودک خردسال تورک، عرب، بلوچ و یا کرد و... حقنه کنند. به بیان دیگر کودکانی که حداقل در سالهای آغازین مدرسه می بایست زبان شفاهی آموخته در بطن خانواده و محله و شهر  را در مدارس خود به  زبان کتبی تبدیل کند، زبان کاملا بیگانه با شرایط رشد زبانی کودکان غیرفارس را به آنها تحمیل میکنند. این یک سیاست استعماری آشکار و سیاستی در ضدیت با حقوق کودک است و علوم تربیتی، کنوانسیونهای حقوق بشری و بویژه کنوانسیون حقوق کودک در تخالف با این سیاست قرار دارد. اما این سیاست بی شرمانه از زبان مسئولین نظام آموزشی کشور مثل نقل و نبات به زبان رانده میشود.

اما باز هم فکر میکنم اگر به این وعده نه بصورت آزمایشی بلکه به مثابه یک آغاز فراگیر آموزش به زبان تورکی درمدارس اجرا گردد نیز بایستی از آن استقبال کرد. این آغاز میتواند انجام های دیگری را پیشاروی مبارزه مردم برای احقاق حقوق دمکراتیک خود، که حق تحصیل به زبان مادری یکی از آنهاست، بگذارد.

حال بایستی منتظر ماند و دید که آیا باز هم وعده توخالی است یا اینکه اراده ایی برای اجرای آموزش زبان تورکی در مدارس وجود دارد؟

2019-08-26

منبع:
https://www.ghatreh.com/news/nn48350520/%D8%A2%D8%BA%D8%A7%D8%B2-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%B1%DA%A9%DB%8C-%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%B3-%D8%A2%D8%B0%D8%B1%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D8%B1%D9%82%DB%8C




Namn:
Kom ihåg mig?

E-postadress: (publiceras ej)

URL/Bloggadress:

Kommentar:

RSS 2.0