جایگاه بی بدیل وطن در جنبش رهایی ملی ما

 یونس شاملی 

در طول سالهای اخیر، آقای دکتر علیرضا اصغرزاده طی سخنرانی های متفاوت بصورت موهوم تعدادی از فعالین در جنبش ملی تورک را با تهمت و تحقیر مورد خطاب قرار میدهند و آنها را "ضد آذربایجانی"، "حذف کننده نام آذربایجان"، "لگدمال کننده آذربایجان" و... معرفی میکنند. این فعالین در بیان شفاهی دکتر اصغرزداه ظاهرا اشخاصی ناروشن، موهوم و نامعلومند. اما با دقتی به اشارات ایشان در طی سخنرانی شان روشن میگردد که مخالفین فکری آقای دکتر اصغرزداه هدف اصلی این تهاجم ایشان هستند. پرسشی که در این میان قد علم میکند اینست که  آیا واقعا چنین افرادی وجود خارجی دارند؟ و اگر چنین افرادی در جنبش ملی خلق ما حضور دارند، چرا مسئله ایی به این مهمی در سخنرانی ها دکتر اصغرزاده در نهایت ابهام، ناروشنی و استهزا بیان میگردد؟ و مهمتر از آن، به نظر میرسد که بعضی از فعالین ملی و مدنی ما نیز که از فروتنی در راه رهایی خلق تورک و وطن آذربایجان (جنوبی) میکوشند تحت تاثیر این رفتار آلوده به خصومت قرار میگیرند. پرسش اینست که؛

آیا واقعا میتوان در میان فعالین ملی و مدنی تورک در آذربایجان و ایران کسانی را یافت که "آذربایجان را لگد مال میکنند؟" آیا واقعا کسانی هستند که میخواهند "آذربایجان" را از مبارزه ملی خلق ما حذف کنند؟ پاسخ من به پرسش ها بطور قطع منفی است. من نه کسی در میان فعالین ملی می شناسم که به وطن ملی آذربایجان اهانت کرده باشد و نه از کسی تا کنون شنیده و یا خوانده ام که احیانا در صدد حذف نام آذربایجان در مبارزه ملی خلقمان باشد. به همین سبب در سطور زیر، بطور مختصر، نقش بی همتای «وطن ملی» را در جنبش ملی دمکراتیک تورک و نقش آن در دولت شوندگی آذربایجان جنوبی را توضیح میدهم.

عناصر تشکیل دهنده یک ملت در واقع پارامترها و فاکتورهایی است که با تجمع و ترکیب تاریخی آنها زمینه های اصلی تکوین یک ملت فراهم می آید. در تکوین "ملت تورک" در آذربایجان جنوبی و ایران نیز، زبان مشترک، تاریخ مشترک، سرزمین مشترک، فرهنگ مشترک و سپس شعله ور شدن آگاهی (به هویت) ملی مشترک (تورک)، زمینه های به میدان آمدن شعار "هارای هارای من تورکم" (آهای آهای من ترکم) را فراهم ساخت و "هویت ملی تورک" به مثابه عنصر مرکزی پروسه بیدارشوندگی جنبش ملی، خود را تثبیت کرد. شعار اساسی دیگری که در تثبیت ملت شوندگی خلق تورک در آذربایجان جنوبی به آن تاکید میشود، رسمیت یافتن زبان تورکی (تورکجه) در وطن ملی (آذربایجان جنوبی و ...) است که با شعار "تورک دیلنده مدرسه، اولمالی دی هر کسه" (مدرسه به زبان تورکی/باید باشه به هر کسی) به میدان آمد و مبارزه برای حقوق زبانی و به چالش گرفتن ممنوعیت تحصیل به زبان تورکی در آذربایجان جنوبی و ایران در برنامه عملی «جنبش ملی تورک» قرار گرفت. سومین عنصر اصلی که فرصت عرض اندام سیاسی را برای یک ملت فراهم می آورد و هدف استراتژیک دولت شوندگی را برای این جنبش تضمین میکند جایگاه بی بدیل "وطن ملی" (آذربایجان جنوبی) در شعار دهها هزار نفری جوانان خلق ما، یعنی "یاشاسین آذربایجان" (زنده باد آذربایجان) منعکس میگردد. این همان وطن ملی استکه شرط اصلی دولت شوندگی ملت ما را تضمین میکند و شرایط را برای تاسیس دولت بر مبنای اصول مندرج در منشور ملل متحد یعنی "حق ملل در تعیین سرنوشت ملی خویش" را فراهم می آورد.

بنابراین هویت اتنیکی یا هویت ملی "تورک"، زبان ملی "ترکی" (تورکجه) و وطن ملی "آذربایجان جنوبی" (گونئی آزربایجان) شرایط لازم را برای ملت شوندگی و دولت شوندگی خلق ما فراهم می آورد. این سه نه تنها در تقابل با هم نیستند، بلکه هر کدام در جایگاه خود از اهمیت قابل توجهی برخوردارند. در اینجا نه "هویت اتنیکی تورک" به جای "وطن ملی آذربایجان جنوبی" می نشیند و یا میتواند بنشیند و نه "وطن ملی آذربایجان" جایش را به "زبان ملی تورکی" میدهد. و دقیقا همچنانکه عنوان کردم اول "هویت ملی تورک" است که "زبان ملی تورکی" را نیز به عرصه چالش مدنی کشانده است و سوم اینکه، این ملت حقوق، سعادت و ترقی را تنها با تشکیل دولت ملی و حقوقی خود در "وطن ملی آذربایجان جنوبی" (چون بخش شمالی آذربایجان دارای دولت مستقل است) میتواند محقق سازد. این سه عنصر (هویت ملی، زبان ملی و وطن ملی) را میتوان در نزد ملتهایی یافت که یا موفق به تشکیل دولت خود شده اند و یا در پروسه مبارزه برای دولت شوندگی هستند. اما ملتهایی که (چه در ایران و چه در جهان) دارای سرزمین مشترک (یا وطن مشترک) نیستند (کولی ها در کشورهای مختلف، ارامنه و کلیمی ها در ایران و..)، امکان حرکت بسوی دولت شوندگی را نیز ندارند. لذا تنها ملتهایی که دارای سرزمین ملی خود هستند میتوانند در جهت دولت شوندگی ملت خویش حرکت کنند.

 

در اینجاست که جایگاه بی بدیل آذربایجان جنوبی به مثابه "وطن ملی" خلق تورک بیشتر روشن میگردد. به بیانی دیگر بدون وطن ملی (آذربایجان جنوبی)، خلق ما از تلاش برای "حق ملل در تعیین سرنوشت ملی خویش" محروم میشود. چون اگر ملتی دارای وطن ملی نباشد، نمیتواند آرمان تحقق دولت ملی را نیز در سر بپروراند. بنابراین بدون "وطن ملی یعنی آذربایجان جنوبی"، تشکیل دولت آذربایجان جنوبی نیز به خواب و خیال تبدیل میشود. بدون "وطن ملی آذربایجان" ملت تورک به یک اقلیت ملی در کشور تبدیل میگردد که تنها از طریق پیوستن به مبارزه دمکراتیک میتواند حقوق انسانی خود را در میان ملت غالب دنبال کند. بدون "وطن ملی آذربایجان" ملت تورک در ایران برای همیشه به یک ملت مغلوب بدل میگردد. در صورتیکه وجود "وطن ملی" (آذربایجان جنوبی) این امکان را به ملت ما میدهد که مبارزه ملی خویش را تا تشکیل دولت ملی آذربایجان جنوبی و حاکم شدن مردم در آن سرزمین بر سرنوشت خویش ادامه دهد.اساسا وطن ملی "آذربایجان جنوبی" بستر سیلان مبارزات تاریخی خلق ماست و بدون آن همچنانکه فوقا اشاره کردم خلق تورک از حقوق اساسی بسیاری در زندگی اجتماعی محروم میگردد. می بینیم که وطن ملی (آذربایجان جنوبی) تا چه حد از اهمیت حیاتی در تکوین آرمانهای سیاسی و اراده مشترک ملی برای خلقمان برخوردار است. با این اوصاف واقعا کسی میتواند که نقش بی بدیل وطن ملی (آذربایجان جنوبی) را نفی کند؟

در نهایت، تهمت ها و تحقیرها چه در بیان و چه در قلم (از سوی هر کسی) به فعالین موهوم و ناروشن، اما هدفدار، تنها و تنها ابزاری برای تخریب اشخاص معین و تشدید تضادهای غیراصولی داخلی در میان جنبش ملی خلق تورک است. این گونه رفتارها (هرگونه توهین و تحقیر فعالین به هر بهانه ا یی) نمیتواند به چیز دیگری جز تصفیه حساب شخصی با دیگران در جنبش سیاسی ملت ما تلقی گردد. در رفتار سیاسی مبتنی بر نگرش مثبت فکری، تخریب و تمسخر دیگر فعالین هیچ معنی و مفهومی نمیتواند داشته باشد، مگر اینکه حب و بغضی نسبت به دیگری در کار باشد. حب و بغض نیز حسی ویرانگر، تشتت برانگیز و رفتار برآمده از آن رفتاری بغایت غیردمکراتیک است و برای جنبش ملی- دمکراتیک خلق ما در آذربایجان جنوبی و ایران بشدت مضر است.  صورت زشت تر اینگونه رفتارهای تحقیرآمیز و ایجاد تشت در درون جنبش ملی خلق تورک نفوذ عناصر وابسته به وزارت اطلاعات رژیم جمهوری اسلامی است برای تخریب و تخطئه در جنبش ملی تورک است که بایستی با هوشیاری دفع شود. تنها و تنها راه مقابله با چنین توطئه هایی ترویج برخورد دمکراتیک در درون جنبش ملی، ترویج زبان و ادبیات دمکراتیک و دوری از هرگونه ادبیات تحقیر، اهانت و توهین است.

20140120

منبع:

نگاه کنید به سخنرانی های آقای دکتر علیرضا اصغرزاده در اتاق آذرتاک
http://www.youtube.com/watch?v=-SJLktcFToc
http://www.youtube.com/watch?v=wurqqu2fY2A

http://www.youtube.com/watch?v=dInEI5Ers_I

http://www.youtube.com/watch?v=C4RrvJ4TzZs

http://www.youtube.com/watch?v=YD6JGabl0qI

http://www.youtube.com/watch?v=yN4INpZGB00




Namn:
Kom ihåg mig?

E-postadress: (publiceras ej)

URL/Bloggadress:

Kommentar:

RSS 2.0