یونس شاملی

روابط عمومی صدا و سیمای استان آذربایجان شرقی اعلام کرد که به جای پخش برنامه کودک به زبان ترکی آذربایجانی، این برنامه را به زبان فارسی پخش خواهد کرد و بدینوسیله برنامه کودک به زبان آذربایجانی را که اخیرا آغاز به پخش شده بود از برنامه تلویزیونی آذربایجان شرقی حذف کرد.

پرسشهای جدی برای علاقمندان به مسئله:

آیا سیاست اخیر صدا و سیمای جمهوری اسلام غیر از یک اعلان جنگ علیه زبان ترکی و خلق ترک در ایران نیست؟

آیا خصومت و دشمنی جمهوری اسلامی با زبان ترکی و خلق ترک از ماهیت ائنیکی فارسی دولت ایران و تکیه گاه این دولت به

ناسیونالیسم شونیسم فارسی برنمی خیزد؟

اگر اوپوزیسیون سیاسی جامعه فارس ایران (که در افواه عامه اپوزیسیون سیاسی ایران!! خوانده میشود) هم در قبال زبان ترکی و خلق ترک در ایران موضع جمهوری اسلامی را داشته باشند، خلق ترک چگونه میتواند از این اسارت استعماری نجات یابد؟

واقعا موضع شخصیت ها، گروهها و احزاب سیاسی که خود را سراسری میخوانند در قبال ماهیت فارسی دولت ایران و عملکرد فاشیستی آن در قبال خلقهای غیرفارس در ایران چیست؟

واقعا ضدیت دولت ایران در دوره شاه و شیخ با خلقهای غیرفارس در ایران و زبان های آنان ریشه در چه اندیشه ایی دارد؟

خشونت رژیم های شاه و امروز جمهوری اسلامی علیه ملتهای غیرفارس در ایران و همراهی بخش عمده اپوزیسیون سیاسی جامعه فارس (احزاب و افراد خود خوانده سراسری)  این کشور را بسوی یک جنگ داخلی تمام عیار می کشاند. به نظرم اپوزیسیون سیاسی فارس (چپ و راست که خود را سراسری میخوانند) بایستی روشن کنند که  راهی را دنبال میکنند که صربها در یوگسلاوی سابق به آن عمل کردند و یا میخواهند با پذیرش حقوق دمکراتیک خلق های غیرفارس (حق ادارهء منطقهء خود و  حق تعیین سرنوشت آنها) از فاجعه انسانی در فردای جمهوری اسلامی جلوگیری کنند؟

باید روشن باشد که اگر اپوزیسیون سیاسی فارس (به اصطلاح سراسری) در ایران (یعنی رهبران سیاسی ملت حاکم در اپوزیسیون) راه صربها در یوگسلاوی را در پیش گیرند، در فردای جمهوری اسلامی ممکن است حتی نام ایران از نقشه جغرافیای سیاسی حذف گردد. تجربه ایی که نام "یوگسلاوی" و نام "اتحاد جماهیر شوروی" آن را از سرگذراندند.

 20120811

http://tacharaa.wordpress.com/2012/08/09/iran3/