نگارش با مسئول سایت اخبار روز

یونس شاملی

در تاریخ 8 نوامبر مقاله ایی را (تقدم و تاخر در مبارزه برای دمکراسی و رهایی ملی) برای نشر در سایت اخبار روز ارسال کردم و در جهت ضرورت انتشار مقاله ارسالی ام (با مضمونی که ذیلا میخوانید) و با توجه به سابقه عدم نشر مقالات من  در این اواخر، توضیحاتی نسبتا انتقادی خطاب به مدیای فارسی زبان، ارسال کردم و چند ساعت بعد پاسخ کوتاهی در عدم نشر مقاله ارسالی ام، با منطقی که در این پاسخ کوتاه ایشان نهفته است، برایم فرستاده شد. من هم در پاسخ به این نامه کوتاه که در رد انتشار مطلب من نگاشته شده بود، نامه پایانی را برای آقای فواد تابان مسئول سایت "اخبار روز" نوشته و ارسال کردم.

 

اینک نوشته های مرا در این خصوص با آقای فواد تابان میتوانید بخوانید. با اینکه نامه ها به آقای تابان نوشته شده اند، اما مضمون آنها خطاب به عموم فعالین و آکتورهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی (احزاب، سازمانها و شخصیتهای سیاسی) و الخصوص به منسوبین مئدیای جامعه سیاسی فارس در ایران است. مقصود از این نامه ها دریدن پرده تزویر کسانی استکه خود را دمکرات، چپ، لیبرال ... مینامند است. تلاشم این استکه در این خلاصه نشان دهم که بی توجهی این آقایان به واقعیت ایران چند ملیتی میرود که هزینه های بسیار سنگین را به مردم این کشور تحمیل کند. هزینه هایی که امروز با اقداماتی رئال، حقوقی و دمکراتیک میتوان آن را بشدت کاهش . هزینه هایی که با تامل و عقب نشینی از مواضع استعماری مرکزگرایان مطمئنا کاهش می یابد و منافع تمام مردم و ملیتهای ایران را به درجهء بالایی تامین میکند.

اینک آن نامه ها:

سلام آقای تابان

باز هم خدمت شما  و سایت شما مقاله ایی را برای نشر میفرستم و باز هم شما را در نشر عقاید مفالف فکرتان در برابر یک چالش دیگر قرار میدهم. اتفاقا به یکی از دوستانم میگفتم که دمکراتهای جامعه سیاسی فارس در عرصه سایتهای اینترنتی با شدت و تندی غیرقابل تصوری در مقابل جنبش خلقهای غیرفارس عمل میکنند. نوعی اعلان جنگ نرم علیه ملیتهای غیرفارس در آن سایت ها به چشم میخورد. نتیجه این روند بسیار غم انگیز و حتی میتوان حدس زد که هولناک باشد. وقتی دمکراتهای یک جامعه چنین رفتار کنند، دیگر از بخش های غیر دمکرات آن چه انتظاری میتوان داشت؟ آیا این رفتار جز ظهور خشونت و وحشیت نتیجه دیگری میتواند داشته باشد؟ واقعا رهبران و فعالین سیاسی جامعه فارس در ایران چنین از ملیتهای غیرفارس نفرت داشته اند ؟ سانسور یک جنبش سیاسی وسیع و به عبارت بهتر سانسور چندین جنبش وسیع مردمی (متعلق به ملیتهای غیرفارس در ایران) چیزی جز خفه کردن و بی خبر گذاشتن مردم و در نتیجه رو در رو قرار دادن این خلقها در مقابل هم  نیست. در صورتیکه میشود و فرصت این است که کاری کرد. اسم این کاری را که شما امروز انجام میدهید اگر جنایت نباشد، مسلما میتوان آن را خیانت خواند. بد نیست که این مفاهیم به گوشتان بخورد. اندکی هم به حوادث یوگسلاوی بیاندیشید و رهبری سیاسی و رهبری مئدیای صربها در  شعله ورشدن جنگ در بالکان را بخاطر بیاورید. جنایت قبل از هر چیز در وجدان انسان رخ میدهد، آنوقت که انسانی به هر دلیل به ابزار سانسور بدل میشود، در جنایت شریک خواهد بود. لازم نیست که حتما سانسور را در سطح دولتی جستجو کنیم. نگه داشتن فکر مردم در جهل و عقب ماندگی و کتمان کردن واقعیتهای موجود در سطح یک سایت ایینترنتی (مثل سایت اخبار روز) نیز دقیقا همان تاثیر را بر روندهای زندگی مردم دارد.

 

این یک درد و دل دوستانه با شما بود. مقصود از این سطور وارد آوردن فشار به شما نبود، اما غرضم انگشت گذاشتن به یک ضرورت و نقش خود شما در  آن بود. فکر میکنم فرصت باقی است که بتوان از تکرار فاجعه یوگسلاوی در ایران جلوگیری کرد. گفتگو، پذیرش واقعیت ایران چند ملیتی، به رسمیت شناختن حقوق مستتر در منشور جهانی حقوق بشر و حتی در منشور ملل متحد میتواند آغاز یک پروسه رو به رشد باشد. چشم بستن به این فاکتها، شریک شدن در جرمی است که به این واسطه در ایران عملی میشود. اگر از امروز چاره ایی در این خصوص نشود، خاتمه عمر ننگین جمهوری اسلامی سرآغاز ناهنجار دیگری میتواند باشد.

 

خانم شادی صدر هم یکی از شماست، اما مسئولیت بیشتری در قبال انسان و تاریخ از خود بروز داد، رهبری سیاسی جامعه فارس ایران آنهم بخش چپ آن هنوز در خواب خرگوشی بسر میبرد.

 

ببخشید اگر به درازا کشید. اینها حرف دل من است، جدل سیاسی نیست. ضرورتهایی است که ممکن است در  این نزدیکها چشم همه مان را با خبرهای هنجار و یا ناهنجار خیره کند.

 

با تشکر قبلی

یونس شاملی

20121108

 

 

سلام آقای شاملی
سايت اخبار روز پر است از مطالب مخالف فکر من تعداد آن ها خيلی هم بيشتر از موافقان فکر من است.
بخش ملی اخبار روز هم به گواهی آرشيو آن شامل متنوع ترين نظراتی است که در اين مورد منتشر شده است. اما من قبلا هم برای شما نوشته ام اخبار روز برخی مرزها برای خود دارد. يکی از اين مرزها اين است که نمی خواهد ستم ملی را به مساله ی فارس و غيرفارس تبديل کند و متاسفانه همين يادداشت شما نيز و مقاله های اخيرتان تلاشی در اين جهت است. 
خوشبختانه سايت و وبلاگ و راديو و تلويزيون زياد است که نظرات شما را نشر می دهند. بنابر اين جای گله گذاری نيست. بگذاريد اخبار روز هم خط خود را داشته باشد..
پيروز باشيد

20121108

 

 

 باز هم سلام آقای تابان 

و تشکر که مرا بی پاسخ نگذاشتید. تشکرم از شما "سندرم استکهلم" را به خاطرم می آورد. علیه ملیونها انسان غیرفارس هشتاد سال است خیانت پیشه شده و یا جنایت علیه آنان ( در رفتار دولتهای حاکم شاه و شیخ) روا گشته، اما من به خاطر پاسخ منفی تان! برای نشر یک نوشته در سایت اینترنتی تان (اخبار روز) بایستی از شما تشکر هم بکنیم. به نظرم شما و شماها در جا انداختن "سندرم استکهلم" با سیاستهای دولتی همراهی میکنید. خیانت آنقدرها هم که تصورش را میکنید دور نیست. همین کارتان، یعنی سانسور  صدای ملیونها انسان غیرفارس و بی دفاع در آن کشور هیچ معنی دیگری جز همراهی کردن با جمهوری اسلامی در سرکوب آنها ندارد. چون او  گردنها را می برد و شما هم تا حد توانتان سعی میکنید این صدا به بیرون درز پیدا نکند. مگر من در مقاله ام چیزی غیر از این نوشته ام؟ سکوت ما در مقابل کتمان شما، واقعیتهای تلخ و گریه آور برآمده از رفتار شما را نفی نمیکند. 

 

چه دلیلی برای عدم نشر نوشته من آورده اید، شما نمیخواهید "مسئله ملی به مسئله فارس و غیرفارس تبدیل شود!" عجب! مگر غیر از این است؟ اصلا مسئله ملی ملیتهای غیرفارس مگر چیزی غیر از فارس و غیرفارس است. دولتی که از نظر اتنیکی تیپولوژی فارسی دارد و در ضدیت و دشمنی با غیرفارسها عمل میکند، چه مفهومی غیر این دارد؟ این سخن من هم دلیل بر نفی ماهیت استبدادی دولت حاکم علیه خلق فارس نیست. خیلی ها فریبکارانه سخنان ما را در ضدیت با خلق فارس منعکس میکنند. اما چنین نیست. مسئله ما تعمین حقوق برابر انسان در ایران است. بی حقوقی ملی ملیتهای غیرفارس در ایران که چیزی نزدیک به هفتاد درصد جمعیت ایران را تشکیل میدهند، نیز خود نابرابری انسان را در آن کشور افشا میکند. حقوق اتنیکی در منشور جهانی حقوق بشر و در منشور خود ملل متحد و حق تعیین سرنوشت آنها برای همگان روشن است. امروز شما (تازه به عنوان چپ!)،  انسانیت و حتی خود چپ اومانیست را در مقابل این موضع تان به شرمساری میکشانید. اسم خودتان را چپ میگذارید و رسالت چپ را در حرف نفی هر نوع بی عدالتی توضیح میدهید، اما به ایران که میرسد در صف نژادپرستان قرار میگیرید و در مقابل سرکوب وحشیانه نزدیک به هفتاد درصد جمعیت  بی دفاع سکوت پیشه میکنید و صدای ضعیف آنان را که نوشته هایی از سوی ملتهای مظلوم غیرفارس و اسیر درچنگ استعماری دولت حاکم است را در صفحه اینترنتی تان (اخبار روز) منعکس نمی کنید. و سیاست تاکنونی تان نیز چیزی در همین چارچوب بوده است و هر گاه یک مقاله از قلم های مظلوم این ملتها را در اخبار روز نشر داده اید، چند مقاله در ضدیت با آنها و برای خنثی کردن آنها و در توجیه استعمار داخلی در همان بخش سایت تان منعکس میکنید که مبادا آن مقالات به بیداری ملی خلقهای غیرفارس کمکی بکنند!

 

خیلی جالب نوشته اید که نمیخواهید مسئله ملی به مسئله فارس و غیرفارس تبدیل شود. میدانید این یعنی چه؟ یعنی سرپوش گذاشتن به واقعیت آلوده به خیانت و جنایت که در ایران امروز جریان دارد. اعدامهای دهه اخیر را نگاه کنید، همه بصورت فله ایی و از فعالین و مدافعین منتصب به خلقهای غیرفارس بوده اند. حتما میدانید که جمهوری اسلامی هم نمیخواهد سر این دیگ جنایت و نژادپرستی باز شود. آن توضیح مفصل من برای شما و برای نشر یک مقاله در اخبار روز، دقیقا به همین نکته تمرکز داشت. و جالب است که شما هم نمیخواهید  سردیگ جنایت و نژادپرستی در ایران باز شود.

 

 در این کارتان ابدا آرزو موفقیت برایتان نمیکنم. چون در نهاد و جوهره این سیاست  خیانت به خلقها و جنایت علیه آنان نهفته است. همین حالا و از سوی جمهوری اسلامی علیه آنان اعمال میشود و فکر میکنید کسانیکه این جنایت را کتمان میدارند شریک جرم محسوب نمیشوند؟ فکر میکنید ملیونها انسان غیرفارس بایستی منتظر شما بمانند که ببیند شما مسئله آنها را چگونه فرموله میکنید تا منافع فلان دولت استعماری خدشه دار نشود؟ این هم البته روش کاریست، اما روش کار انسانی و درستی نیست. 

 

کسی که وجدان داشته باشد نمیتواند  در مقابل خیانتی که اتفاق می افتد سکوت کند.  و هر کسی که مانع از نشر صدای مظلومیت خلقهای غیرفارس در ایران می شود، اگر خودش دستی در این جنایت نداشته باشد، اما شریک جرم که هست. تا دیر نشده از شادی صدر، از یک زن، زنی که در حرف برایش سینه چاک میکنید اما در عمل به حسابش نمی آورید، بیاموزید. صدای شادی صدر و صداهایی از آن نوع در جامعه فارس ایران وجود دارد، بعدها نمیتوانید بگویید که نمیدانستیم. سخنی که تحت لوای سیاست فداییان اکثریت و در همکاری با جمهوری اسلامی زدید. این بار صدا و فکر وجود دارد و برای شما گریزی از شنیدن آن نیست. منتظر به صلابه کشیده شدن ملیونها انسان نباشید.

 

این حرفها، واقعا سخنان خودآگاه و ناخودآگاه، اما خفه شده ملیونها انسان غیرفارس در ایران است،  چه فرقی میکند که از زبان چه کسی جاری میشود، از زبان هر کسی باشد حداقل از وقوع جنایت خبر میدهد . نمیتوان از جنایت باخبر بود و در مقابل آن سکوت کرد و یا این نوع صداها را به پشت پرده های تزویر و بی خبری راند.

 

اگر میشد تصویر رفتارتان را در شرایط کنونی در آینه ببینید، مطمئنم که خودتان را نمیشناختید.

 

بازهم به تاریختان می سپارم

یونس شاملی

20121109 




Namn:
Kom ihåg mig?

E-postadress: (publiceras ej)

URL/Bloggadress:

Kommentar:

RSS 2.0