درباره کار قدیم و تولید جدید مانا نیستانی

آقای مانا نیستانی

به نظرم این کارتان در تناقض با آن کاریکاتوری (سوسکها) قرار دارد که به اعتراضات وسیع ترکان در ایران انجامید. در آنجا به این پرسش پاسخ داده شده بود که؛ چه کنیم که سوسکها (ترکهای حقیر! شده امروز) سوسکمان (فارسهای در قدرت دولتی امروز را حقیر...) نکنند؟
اما در این کار آخری، با دقت به یک واقعیت تلخ در جامعه ایران انگشت گذاشته اید. و آنهم دغل و فریبی است که رهبران سیاسی جامعه فارس ایران برای انحراف و فریب افکار عمومی ترکان در ایران را برجسته می کند.
در یکسو، فارس طرف گفتگوی ترک است. در سوی دیگر همان فارس دست اندرکار توطئه و فریب ایست تا بتواند ترکان (ملیتهای غیرفارس) را از طرح و تبلیغ مطالبات خود در شرایط کنونی منع کند. این شرایط کنونی امری دائمی است. حتی وقتی دولت دیگری در ایران برقرار شد و ملیتها برای طرح مطالباتشان در میدان بودند، باز بهانه دیگری برای ممانعت از طرح مطالباتشان خواهند شنید؛ که گویا دولت تازه پاست، دشمن خارجی در صدد توطئه است، مشکلات مهمتر دیگری چون اقتصاد در پیش است و آخرش بابا مگر تحصیل به زبان مادری چه اهمیتی دارد، شاعری هم گفته است؛ هم دلی از هم زبانی بهتر است!
به همین جهت این طرح بسیار زیبا و عالی گرافیک شده بود و مردمان غیرفارس زبان ایران، که براساس آمار خود دولت 70 درصد جمعیت ایران را تشکیل میدهند، در انتظار انکشاف و انعکاس بیشتر مسئله برابرحقوقی ملیتهای ایران در کاریکاتورهای شما هستند

_________________________________________________________________________

یونس عزیز شما را دعوت می کنم بحث و توضیحات من را با دو سه دوست ترک درباره آن کاریکاتور اولی که می فرمایید بخوانید. به صفحه فن پیج ام رجوع کنید مبحث "برداشت عریب یک مخاطب" حدود صد و پنجاه یا شصت کامنت به صورت بحث و سووال و جواب آنجا مطرح شده.... اگر سه ساعتی وقت بگذارید و کامل بخوانید می بینید برداشت های شما درباره آن کارتون با چیزی که در ذهن من بوده یکسره متفاوت است و روایت من را هم ازآن قضیه خواهید دانست درباره ریز ریز آن جریان سوال و جواب کرده ایم و بسیاری از پیشفرض ها را که به خاطر سکوت اجباری پهار ساله من پیش آمده بر هم زده ایم ممنونم می شوم

 

از آن جریان سوسک که بگذریم با اکثر مابقی صحبت های شما موافقم و امیدوارم با هم اندیشی این حس تبعیض و بدبینی از بین برود. ممنونم

مانا نیستانی

__________________________________________________________________________

 

آقای نیستانی، من هم نوشته مورد اشاره شما را خوانده ام و هم کامئنتهای مورد نظر را. در هر صورت نوشته جاتی از این دست، بویژه آنجا که مشکلات عدیده ایی بوجود میآورند، ملاحظات بسیاری را نیز برای تولید کنندگان این محصولات ایجاد می کنند

 

من نمی خواهم  به جزئیات آن کار برگردم. اما اشاره به یک زوایه دیگر از کاریکاتور را خالی از فایده نمیدانم.

 

جای یک پرسش نسبت به کاریکاتور سوسکها و مهمتر از آن متن تنظیمی آن برای کودکان و اینکه این کاریکاتور چه آموزه و یا سرگرمی را برای کودکان فراهم می ساخت، خالی است؟

 

پرسش این بود که سوسکها را چگونه میتوان کشت؟

 

زبان نفهمی سوسکها و حتی کنکاش در زبان سوسکها که خودشان هم نمی فهمند این زبان چگونه استفاده می شود و بالاخره برای ارتباط بین خودشان باید از زبان دیگری (که احتمالا زبان فارسی است) کمک بگیرند، خود این پرسش را ایجاد می کند که ارمغان این بخش از دیالوق میان انسان و سوسک برای کودک چه بود؟

 

سوسک، زبان سوسکی، گراماتیک  زبان سوسکها، زبان کمکی دیگر برای سوسکها و مفاهیمی از این قبیل کج راهه بردن ذهن کودک به عالم  خیالات انتزاعی و دروغین است. سوسکها البته که زبان ارتباطی دارند. اما اینکه آنها نمیتوانند زبان خودشان را استفاده کنند و یا زبان کمکی لازم دارند و تحقیر زبان سوسکها (حتی اگر مسائل سیاسی و فرهنگی پشت سر آن را نادیده بگیریم نیز) پدیده هایی کجراه بر برای ذهن کودکان هستند. چون دانش مطرح در این متن نه تنها به کنجکاوی کودک کمک نمی کند، بلکه کودک را در لابلای مفاهیم انتزاعی دروغین سردرگم می کند.

 

 

مورد دیگر در مبارزه با سوسکها، تحریم توالت بود. چون سوسکها از مدفوع انسانها تغذیه می کنند. برای مبارزه با سوسکها بایستی از این به بعد در باغچه حیاطمان بله...! این موضوع و مفهوم برای کودکان چه چیزی را می آموزد؟ و کجایش برای یک کودک جالب است؟

 

مدفوع انسان و استفاده ابزار از آن برای نابودی سوسکها! اینها موضوعات لطیف، حتی آموزنده و حتی خنده دار و حتی جالب و هیجان انگیز برای یک کودک نیستند. پس چگونه تمامی صفحه یک روزنامه رسمی و سراسری را به این موضوع اختصاص یافته بود؟

 

آقای نیستانی من می خواهم بگویم حتی از زاویه نگاه یک کودک، موضوعات و مفاهیم مورد استفاده در آن کاریکاتور معرف نه تنها به آموزش کودک و یا سرگرمی او  کمک نمی کرد بلکه همه صغری کبری ها نشان از یک انگیزه و حتی نشان از یک کینه و حتی نشان از یک فکر برای تحقیر و تخریب را داشت.

 

در هر صورت و با هر انگیزه  و تجربه ایی که در شکل گیری آن کاریکاتور وجود داشته، اما ما به ازایی غیر از کج فهمی برای کودکان و تحقیر و توهین علیه ترکان در آن نمیتوان یافت. و چنان نیز بود که اعتراضات وسیع مردم در آذربایجان را برانگیخت و حتما میدانید که جدا از دستگیریها و ضرب و شتم و سرکوبهایی که ناشناخته ماند، بنا به آماری 50 نفر در این اعتراضات جان خود را از دست دادند و البته با این قیام حضور و مطالبات ترکان خواه ناخواه تثبیت شد و مسئله چند ملیتی بودن جامعه ایران به سطوح بالاتری در انظار و افکار عمومی در داخل و خارج ارتقاء یافت و حتی همین مبحث در آخرین انتخابات ریاست جمهوری به یکی از جنجالی ترین مباحثات تبلیغاتی کاندیداهای ریاست جمهوری در ایران بدل شد. در عین حال پرونده تبعض نژادی در ایران در روی میز  کمیته رفع تبعیض نژادی سازمان ملل متحد قرار دارد و هفته قبل بیانیه ایی در محکوم کردن تبعض علیه ملیتهای غیرفارس ایران از سوی این کمیته صادر شد.

 

این کاریکاتور البته خشم فرو خفتهء مردم و بویژه جوانان در آذربایجان را برانگیخت و خلق آذربایجان را حول مطالبات کهنه و عادلانه خود متحد کرد... این هم از نتایج غیرقابل پیش بینی چاپ آن کاریکاتور بود و شرایطی فراهم آورد که اعتراضی جمعی در آن وسعت را علیه سیاست نژادپرستانه دولتهای شاه و شیخ به میدان بکشاند و با این اعتراض جنبش مردمی برای احیاء حقوق برابر ملی در آذربایجان گامی اساسی به جلو بردارد.

 

امید است کارهایی از نوع "گفتمان بین قومیتها" بتواند جبران مافات کند و اثری مثبت در جهت برپایی گفتمانی واقعی همراه با احترام میان تمامی ملیتهای ایران فراهم آورد

 

منبع:

http://www.mardomak.org/cartoon/55674



Namn:
Kom ihåg mig?

E-postadress: (publiceras ej)

URL/Bloggadress:

Kommentar:

RSS 2.0